سخن جناب آقای امیرسلیمانی:

با سلام لطفا ملاک و معیار ارزیابی خود را از گروه های آموزشی شهرستان مشخص کنید زیرا به نظر می رسد که در ارزیابی شما از گروه های شهرستان نوعی جهت گیری خاص و جانبدارانه دیده می شود. در ضمن اجازه دهید که گروه های شهرستان نیز از عملکرد گروه استان ارزیابی کنند تا مشخص شود که گروه استان در این چند سال که در کنام سازمان آموزش و پرورش استان پناه گرفته است چه کرده است ْتا سیه روی شود هر که در او غش باشدْ
لطفا این نظر را به شکل عمومی در وبلاگ نمایش دهید
علی امیرسلیمانی - شهرستان بابل

پاسخ گروه ادبیات سازمان به جناب آقای امیر سلیمانی:

«تا ندانی که سخن عین صواب است مگوی»

1- ملاک ارزیابی عملکرد گروه های آموزشی شهرستان ها و مناطق در همه ی رشته های درسی (نه فقط رشته ی ادبیات) دو فرم با عنوان «فرم ارزیابی از عوامل عملکردی» و «فرم ارزشیابی از فعالیت های فرایندی» است که فرم نخست دارای 13 بند و 145 امتیاز و فرم دوم نیز دارای 13 بند و 65 امتیاز است که مجموع امتیازات این دو فرم، تعیین کننده ی رتبه ی شهرستان ها و مناطق است. این دو فرم که به وسیله ی سازمان آموزش و پرورش استان تهیه شده است در آغاز هر سال تحصیلی از سوی کارشناسی تکنولوژی و گروه های آموزشی سازمان به کارشناسی گروه های آموزشی شهرستان ها و مناطق ارسال می شود و کارشناسان هر شهرستان نیز باید این فرم ها را در اختیار سرگروه های همه ی رشته های درسی قرار دهند تا سرگروه ها فعالیت های خود را بر اساس بندها و انتظارات این دو فرم جهت دهی نمایند. بنابراین اگر در شهرستان یا منطقه ای این فرم ها در اختیار سرگروه های درسی قرار نگرفته، بر اساس روال اداری مسئولیت آن متوجه کارشناس گروه های آموزشی آن شهرستان یا منطقه می باشد. ضمن آن که اعضای گروه ادبیات سازمان در نشست تخصصی سرگروه های ادبیات شهرستان ها و مناطق (اسفند 87)، به تشریح بندهای این دو فرم و چگونگی ارزیابی از فعالیت های گروه های شهرستان ها و مناطق پرداختند و به پرسش های برخی از سرگروه های محترم نیز درباره ی بعضی از بندها پاسخ دادند. در جلسه ی مذکور، جناب آقای آهنگر نیز به نمایندگی از گروه ادبیات بابل حضور داشتند و بالطبع ایشان پس از بازگشت از نشست مذکور، گزارشی از این جلسه  به شما و دیگر همکاران خود در گروه آموزشی بابل ارائه داده اند.

2- گروه ادبیات سازمان در محل کار خود، برای هر یک از شهرستان ها و مناطق 32 گانه ی استان، پوشه ی جداگانه ای اختصاص داده و همه ی مطالب ارسالی از این شهرستان ها و مناطق را پس از ثبت در صفحه ی مربوط به آن شهرستان (در دفتر  ثبت نامه ها)، در پوشه ی مخصوص آن ها قرار می دهد و در پایان سال نیز بر اساس همین مطالب و مستندات به امتیازدهی و ارزیابی فعالیت هر شهرستان و منطقه می پردازد. بنابراین به هر سرگروه محترمی که به امتیاز و رتبه ی شهرستان خود یا هر شهرستان دیگری (چه در سال تحصیلی جاری و چه در سال های تحصیلی گذشته) معترض است، پیشنهاد می شود پس از هماهنگی با اعضای گروه ادبیات سازمان، در یکی از روزها در سازمان حضور یابد تا اعضای گروه، مستندات و مطالب ارسالی موجود هر شهرستان یا منطقه ی مورد نظر ایشان را ارائه دهد و در حضور خود ِ ایشان و بر اساس مستندات آن شهرستان، مجدداً به امتیازدهی و ارزیابی فعالیت های گروه آموزشی آن شهرستان بپردازد «تا (به قول شما) سیه روی شود هر که در او غش باشد». مسلماً این کار، بسیار پسندیده تر و منطقی تر از تهمت و افترا به دیگران است.

3- جناب آقای امیر سلیمانی چگونه ما را به جانبداری از شهرستان ها یا مناطق و شاید هم افراد خاصی متهم می نمایید حال آن که شهرستان قائمشهر که زادگاه و محل سکونت و محل کار آقای سلیمانی (سرگروه ادبیات سازمان) است در محور "الف" رتبه ی پنجم و در کل استان رتبه ی هفتم را کسب نموده است. شهرستان آمل زادگاه و محل زندگی آقای قاسمی و شهر چمستان و شهرستان نور نیز زادگاه آقای خطیبی (اعضای گروه ادبیات سازمان) است و علاقه و دلبستگی این دو تن به شهر خود زبانزد همکاران گروه آموزشی سازمان می باشد، با این وجود آمل در محور "الف" رتبه ی آخر و چمستان و نور نیز در محور "ب" به ترتیب رتبه ی ششم و آخر را کسب نموده اند. آیا اگر قصد جانبداری از شهر یا منطقه ی خاصی را داشته ایم نباید به این شهرها اولویت می دادیم؟ آیا انتظار دارید شهرهایی چون بهشهر، بابلسر، نوشهر، محمودآباد، چهاردانگه و ... که در سالیان اخیر فعالیت های خود را بر اساس بندهای "فرم های ارزشیابی" جهت دهی نموده و فعالیت های بسیار درخشانی چون برپایی همایش های علمی، برگزاری کارگاه های آموزشی، برگزاری اردوهای علمی، برگزاری مسابقات علمی، برگزاری نمایشگاه های تخصصی ادبیات، تهیه ی سی دی ها و جزوه ها و پوسترهای متعدد آموزشی، تهیه ی طرح درس جامع کتب ادبیات، ارسال مقالات ارزشمند، نقد و بررسی کتب ادبیات، نقد و بررسی سوالات کنکور سراسری و امتحان نهایی و به روزرسانی وبلاگ ... داشته و موجبات سرافرازی گروه ادبیات استان را در دبیرخانه ی کشوری فراهم آورده اند، به حق و امتیاز واقعی خود نرسند فقط به این دلیل که ممکن است برخی از دوستان غیر منصف، ما را به جانبداری از شهر یا منطقه ی خاصی متهم نمایند؟!

ریشه و منشا تهمت و افتراهایی از این دست آن است که برخی از دوستان فقط به خود و فعالیت ها و عملکردهای خویش می نگرند و بر این تصورند که سرگروه های سایر شهرستان ها و مناطق از فعالیتی چون فعالیت آن ها برخوردارنیستند حال آن که «چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید» چرا که فقط در صورت آگاهی از فعالیت ها و عملکردهای سایر شهرستان ها و مناطق و مقایسه ی عملکرد خود با آنان است که می توان چنین حکمی صادر کرد.

متاسفانه گروه ادبیات شهرستان بابل علیرغم برخورداری از چهره های شاخص و برجسته، بنا به دلایلی (شاید به دلیل عدم هماهنگی فعالیت های آنان با فرم های ارزشیابی، شاید به دلیل عدم گزارش کامل همه ی فعالیت ها به سازمان، شاید به دلیل ...) در سالیان اخیر در مقایسه با سایر شهرهای محور "الف" رتبه ی شایان توجهی کسب نکرده است بنابراین جناب آقای امیرسلیمانی، از شما و دوستانتان انتظار می رود تا به بازنگری و افزایش فعالیت های خود در چارچوب فرم های ارزشیابی و انتظارات سازمان، بپردازید نه آن که گروه ادبیات سازمان را متهم نمایید و سپر خویش قرار دهید؛ آن هم، گروهی که از معدود گروه های آموزشی سازمان است که فعالیت های سه سال اخیر همه ی شهرستان ها و مناطق را به طور کامل بایگانی کرده و بارها اعلام نموده است که حاضر است همه ی آن ها را به رویت سرگروه های معترض به نتایج ارزیابی برساند.      

گروه ادبیات سازمان در سال تحصیلی جاری در پاسخ به فراخوان مسابقه ی دبیرخانه ی راهبری ادبیات فارسی کشور (مستقر در ایلام)، از بین سوالات استاندارد رسیده به سازمان، سوال امتحانی چند همکار را بی آن که حتی خود آن ها اطلاع داشته باشند، به دبیرخانه ارسال کرد که خوشبختانه سوال خانم گلی رستمی از بهشهر حایز رتبه ی برتر مسابقه ی دبیرخانه ی کشوری و برنده ی جوایز ارزشمندی شد.

هم چنین گروه ادبیات سازمان، بهترین مقالات رسیده از همکاران استان را – باز هم حتی بی اطلاع آن ها- به دبیرخانه ی کشوری ارسال نموده که خوشبختانه مقالات این همکاران در فصل نامه ی پویه (نشریه ی ادبی- آموزشی دبیرخانه ی کشوری) که در همه ی مناطق کشور توزیع می شود، به چاپ رسیده است. جناب آقای امیرسلیمانی نمی دانیم که می دانید یا نه که یکی از این مقالات، مقاله ی شما با عنوان «نظریه ی غفلت مولانا» بوده که در صفحات 10 تا 16 شماره ی پنجم این فصل نامه (زمستان 86) چاپ شده است. در همین شماره، یکی دیگر از مقالات ارسالی گروه ادبیات سازمان آموزش و پرورش مازندران، با عنوان «بررسی تطبیقی اسطوره های آشیل و اسفندیار» از آقای اسدالله محمدزاده (از کلاردشت) نیز به چاپ رسیده است. اعضای گروه پس از وصول نسخه ای از این مجله در مهر 87، طی تماس های مکرر با دبیرخانه ی کشوری خواستار ارسال دو نسخه از این شماره برای شما و جناب آقای محمدزاده شده اند که متاسفانه به سبب تغییر مکان دبیرخانه از استان فارس به استان ایلام، این درخواست تاکنون برآورده نشده است. اما چنان چه شما تمایل داشته باشید، گروه ادبیات سازمان حاضر است تنها نسخه ی موجود در محل کار گروه را در اختیار شما قرار دهد.

مقاله ی جناب آقای کاظم نامدار از جویبار نیز از دیگر مقالاتی است که گروه ادبیات سازمان به دبیرخانه ارسال کرده و قرار است در جدیدترین شماره ی فصل نامه ی پویه به چاپ برسد. این در حالی است که اعضای گروه با اولویت قایل شدن برای همکاران سطح استان، تاکنون حتی هیچ یک از مقالات آماده ی خود را برای چاپ به فصل نامه ی مذکور ارسال نکرده اند. مسلما اگر قرار باشد از کسی جانبداری کنیم باید ابتدا به فکر جانبداری از خویش باشیم که خوشبختانه تاکنون چنین نبوده و از این پس نیز چنین نخواهد بود.

جناب آقای امیر سلیمانی، در مسابقه ی مقاله نویسی گروه ادبیات سازمان در سال تحصیلی 85-84 شما و آقای کریمی از جویبار با ارسال چندین مقاله، حضور فعالی داشتید و ما نیز به پاس این حضور فعال شما، طی نامه ای به کارشناسی گروه های آموزشی سازمان خواستار صدور تقدیرنامه برای شما و جناب آقای کریمی شدیم. ضمن آن که در کمیته ی تخصصی ادبیات استان که در همین سال در محل کار گروه تشکیل شده بود، شما یکی از 15 همکار بزرگواری بودید که به سبب شناختی که از توانمندی های علمی شما داشته ایم به این کمیته دعوت شدید. هم چنین مقاله ی موجز و مفیدی را که درباره ی خطوط خوشنویسی (مربوط به درس بیست و سوم ادبیات پیش دانشگاهی) حدوداً سه سال پیش برای ما ارسال نمودید، در همان سال پس از هماهنگی با کارشناسی گروه های آموزشی سازمان، به همه ی شهرستان ها و مناطق استان ارسال نمودیم. بنابراین تایید بفرمایید اگر قرار باشد ارج نهادن به فعالیت های ارزشمند همکاران را به جانبداری از آنان تعبیر کنیم، خود شما یکی از کسانی هستید که همواره از جانبداری ما – که حق شما بوده است- برخوردار بوده اید. جالب آن است که پس از ارسال مقاله ی شما به شهرستان ها و مناطق استان، برخی همکاران انگشت اتهام را به سوی ما نشانه گرفته و ما را به جانبداری از شهر شما و شخص شما متهم نمودند!!!

4- همان گونه که فعالیت های گروه های آموزشی شهرستان ها و مناطق به وسیله ی گروه ادبیات سازمان ارزیابی می شود، فعالیت های گروه ادبیات سازمان نیز به وسیله ی دبیرخانه ی راهبری ادبیات کشور ارزیابی می گردد. با این تفاوت که گروه های آموزشی شهرستان ها و مناطق با در اختیار داشتن فرم های ارزیابی، دقیقا از انتظارات گروه ادبیات سازمان آگاهند اما گروه ادبیات سازمان به سبب عدم ارائه ی فرم ارزیابی از سوی دبیرخانه، اطلاع دقیقی از انتظارات دبیرخانه ندارد. با این وجود و نیز علیرغم محدودیت ها و کمبودها، گروه ادبیات سازمان مفتخر است که با وجود استان های برخورداری چون تهران، آذربایجان، فارس، اصفهان، یزد و ... رتبه ی چهارم را در بین سی استان کشور کسب کرده است که بی شک این موفقیت مرهون پشتیبانی علمی و همکاری بزرگوارانی است که مقالات علمی، سی دی ها و جزوه ها و پوسترهای کمک آموزشی، کتب تالیفی، گزارش همایش ها و کارگاه های آموزشی و سایر آثار آنان به دبیرخانه ی کشوری ارسال شده است.

هر چند در روال اداری و رسمی سازمان، چیزی تحت عنوان ارزیابی سرگروه های شهرستان ها و مناطق از گروه های آموزشی سازمان تعریف نشده است، اما گروه ادبیات سازمان همواره به طرق مختلفی چون حضور در مدارس سطح استان، حضور در کارگاه های آموزشی همکاران، حضور در نشست های تخصصی سرگروه های استان، از طریق وبلاگ و ... با مشتاقانه جویای نظرات سازنده و ارزشمند همکاران بوده و همواره خود را به بوته ی نقد گذاشته است چرا که معتقدیم کسی که انتقادپذیر نباشد، اصلاح پذیر نخواهد بود.

گروه ادبیات سازمان خود را موظف به ارائه ی گزارش به سرگروه ها و همه ی همکاران استان می داند. از همین رو در نشست تخصصی سرگروه های شهرستان ها و مناطق (اسفند 87)، گزارش مبسوطی درباره ی فعالیت ها ی گروه ادبیات سازمان در سه سال اخیر ارائه شده است که مسلما در گزارشی که جناب آقای آهنگر از این نشست به شما و همکارانتان ارائه داده به این مسئله نیز اشاره کرده اند. گزارش مبسوط فعالیت های گروه ادبیات سازمان در سه سال اخیر، در محل کار گروه موجود و فعلا به سبب تعطیلات تابستانی دور از دسترس اعضای گروه است اما ان شاءالله پس از شروع سال تحصیلی و استقرار اعضای گروه در محل کار خود، آن را به طور کامل در همین وبلاگ ثبت خواهیم کرد.

جناب آقای امیر سلیمانی، هم چنان که شما گفته اید ما سال هاست که پناه گرفته ایم؛ آری، پناه گرفته ایم اما نه در کنام سازمانی که همواره با کمبودها و محدودیت های فراوانی (حتی در حد تکثیر یک صفحه!) مواجه است، بلکه در سایه ی آفتاب عنایت همکاران بزرگوار و ارجمندی پناه گرفته ایم که همواره پشتیبان ما بوده اند و خوشحالیم که همواره به گروه های آموزشی شهرستان ها نه به عنوان زیرمجموعه ی خود که به عنوان دوستان و یاران خویش نگریسته ایم و باز خوشحالیم که از معدود گروه های آموزشی سازمان هستیم که بیشترین تعامل را با همکاران بزرگوار خود در سطح استان داشته ایم. آری، ما روسیاه هستیم اما نه از غش، بلکه از شرمندگی نسبت به این دوستان و همکاران فاضل و ارزشمند که به سبب کمبودها و محدودیت ها نتوانسته ایم پاسخ شایسته ای به محبت آنان دهیم.

از این گذشته اگر از حضور پنج ساله ی آقای سلیمانی حضور چهار ساله ی آقای قاسمی و حضور سه ساله ی آقای خطیبی در گروه ادبیات سازمان (در حالی که سرگروه های برخی از رشته های درسی چون ریاضی و جغرافیا حدود ده سال است که در سازمان حضور دارند) به پناه رفتن در کنام سازمان می توان تعبیر کرد پس برای حضور چندین ساله ی شما در گروه آموزشی ادبیات بابل چه تعبیری باید به کار برد؟!   

اگر چه گروه ادبیات سازمان کوشیده تا پاسخ مبسوطی به اعتراض آقای امیرسلیمانی دهد اما این حق را نیز برای سرگروه های شهرستان ها و مناطق رتبه های اول تا سوم هر یک از محورهای سه گانه (که آقای امیر سلیمانی بدون ذکر نام شهری به رتبه ی یک یا شاید هم چند شهر از این شهرها معترض بوده اند) قائل است که در بخش نظرات این پست به دفاع از رتبه و عملکرد خویش در برابر اعتراض جناب آقای امیرسلیمانی بپردازند.  

در پایان، امیدواریم تهمت ها و افتراها جای خود را به روش های بهتری چون تحقیق و حقیقت جویی دهد. ایدون باد.

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردیم

یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت