نقد و بررسی کتاب ادبیّات فارسی 2 (متون نظم و نثر) دوره­ی پیش­دانشگاهی- رشته­ی علوم انسانی

کتاب ادبیات فارسی 2 تخصصی دوره­ی پیش­دانشگاهی که به متون نظم و نثر اختصاص دارد، کتابی است که به عنوان سه واحد درسی و با زمان سه ساعت در هفته، در نیمسال دوم سال تحصیلی تدریس می­شود؛ بر این کتاب نیز همچون دیگر کتب ادبیات فارسی، نقدهایی وارد است که در ذیل به مهم­ترین آن­ها پرداخته می شود. 

1- اگر چه تعداد صفحات کتاب زیاد به نظر نمی­رسد، امّا با توجّه به مباحث و متون گنجانده شده در کتاب و نیز با توجّه به محدودیّت جلسات نیمسال دوم، همواره با کمبود زمان در تدریس این کتاب مواجه­ایم. در بخش «سخنی با دبیران» اهداف و شیوه­های مناسبی برای این کتاب برشمرده شده است نظیر: «انتظار می­رود دانش­آموزان گرامی به کمک مدرسان خود با توجّه به زمینه­های موجود در دو کتاب پیشین و درآمدها، بتوانند متون را از هر حیث نقد کنند.» یا از دبیران خواسته شده تا دانش­آموزان را در بحث­های کلاسی شرکت دهند و اداره­ی برخی ساعات تدریس را به آن­ها واگذار نمایند یا دبیران بر مبنای خودآزمایی­های کتاب «پرسش­های بیشتری را برای دریافت و درک بهتر مطلب و متون آماده سازند.» حال این سوال را مطرح می­کنیم که آیا به راستی زمان محدود نیمسال دوم و نیز ساختار کتاب، اجازه ی نقد متون از هر حیث، بحث­های کلاسی و شرکت فعال فراگیران در تدریس و نیز طرح پرسش­های بیشتر را به معلّم و دانش­آموز می­دهد یا این که معلم باید تمام فکر و ذهن خویش را به این موضوع معطوف کند که چگونه این کتاب را به اتمام رساند؟ 

2- یکی از اشکالات این کتاب که بر دیگر کتب ادبیات فارسی نیز وارد است، تحمیلی بودن اشعار حفظی آن است؛ اشعاری که مؤلفان کتاب از آن­ها خوششان می­آید و این لزوماً بدین معنی نیست که همه­ی دانش­آموزان نیز از این اشعار لذّت ببرند. بنابراین منطقی نیست که دانش­آموز را وادار به حفظ اشعاری نماییم که ممکن است از آن­ها خوشش نیاید. افزایش بارم حفظ شعر از یک نمره به دو نمره نیز بر تحمیلی بودن آن افزوده است. آیا بهتر نیست دانش­آموز را مختار کنیم که یکی از اشعار موجود در کتاب را به انتخاب خود حفظ نماید؟ آیا بهتر نیست که شعر حفظی فقط به فعالیّت های کلاسی و شفاهی دانش­آموزان اختصاص داده شود و در آزمون­های کتبی از آن­ها سوال طرح نگردد آن هم سوالاتی که بیشتر شبیه پازل است؟

3- در بخش «سخنی با دبیران» درباره­ی درآمدها آمده است: «در ابتدای هر فصل به اقتضای موضوع، درآمدی به عنوان مدخل بحث، زمینه­ی درک و فهم بهتر مطالب را فراهم آورده است... درآمدها به فراخور آموخته­های قبلی از نظرگاه کمّی، متفاوت­اند».

امّا حقیقت آن است که این درآمدها کتاب را برای دانش­آموز خسته­کننده و آن را به مرز کتاب تاریخ ادبیّات نزدیک کرده است. ضمن آن که بسیاری از مباحث آن، تکرار مباحث مطرح شده در تاریخ ادبیات 1 و 2 است.

4- عدم استفاده از آثار منثور ادبیات جهان یکی دیگر از انتقادات وارد شده بر این کتاب است. آیا با توجّه به علاقه­ی وافر بسیاری از دانش­آموزان به داستان و رمان، بهتر نیست نمونه­هایی از آثار داستان­نویسان مشهور جهان نیز در کتاب گنجانده شود.

5- در پایان این کتاب نیز همچون کتاب زبان و ادبیات فارسی عمومی پیش­دانشگاهی، بخش اعلام وجود ندارد و همین امر موجب متکلّم وحده شدن معلم در کلاس و نیز فاصله گرفتن دانش­آموزان از امر پژوهش می­شود.

6- بسیاری از متون نظم و نثر کتاب، به درستی گزینش نشده و متون سستی هستند. از جمله این متون می­توان به موارد ذیل اشاره کرد: «شعر و شاعری» از کتاب تاریخ عالم­آرای عباسی در درس هشتم؛ اشعار و متون فصل هشتم (ادبیات عامیانه)؛ «نمونه­هایی از طنز امروز» (از دهخدا و گل­آقا) در درس نوزدهم که معرّف خوبی برای طنز امروز فارسی نیستند و امکان انتخاب اشعار و متون مناسب­تری از همین نویسندگان نیز وجود داشت. 

7- در واژه­نامه­ی پایان کتاب، جشن مهرگان به درستی معرّفی نشده است. در بخشی از این توضیحات آمده: «ایرانیان به مناسبت تولّد آدم و حوّا جشن بسیار بزرگی بر پا می­داشته­اند که از شانزدهم مهر ماه آغاز می شد و شش روز به طول می­کشید». باید یادآوری کرد که از نظر ایرانیان نام نخستین مرد و زن، مشی و مشیانه است نه آدم و حوا.

8- در خودآزمایی شماره­ی 11 درس 6 (جدال سعدی با مدعی) آمده است: «چهار نمونه از کاربرد صنعت ترصیع و سجع را از متن درس استخراج کنید. (هر مورد دو نمونه)». امّا در متن درس عباراتی که با تعریف ترصیع در کتاب آرایه­های ادبی سوم انسانی هم­­خوانی داشته باشد، وجود ندارد چون هیچ عبارتی را نمی توان یافت که همه­ی سجع­های آن متوازی باشد. بنابراین به نظر می­رسد بین نظر مولفان این کتاب و مولف کتاب آرایه­های ادبی درباره­ی ترصیع، تفاوت­هایی وجود دارد که معلم و دانش­آموز را دچار سردرگمی می­کند.

9- در درس 14 (تاوان این خون تا قیامت ماند بر ما)، به نظر می­رسد که در مصراع اوّل بیت چهارم (در جام من می بیش­تر کن ساقی امشب) اشتباه تایپی رخ داده و به جای کلمه­ی «پیش­تر»، «بیش­تر» آمده و در نتیجه بیت را بدون قافیه کرده است. صورت درست بیت باید بدین گونه باشد:

«در جام من می پیش­تر کن ساقی امشب         با من مدارا بیش­تر کن ساقی امشب»

که بیت بعدی نیز همین نظر را تایید می کند:

«بر آبخورد آخر مقدم تشنگانند          می ده، حریفانم صبوری می­توانند»

 

سخن پایانی:

آن چه تاکنون مطرح شد، بیشتر نقد مباحث موجود در کتاب بوده است؛ در این جا در پی پیشنهادی درباره­ی ساختار و شاکله­ی اصلی این کتاب هستیم.

با توجّه به این که دانش­آموزان رشته­ی علوم انسانی در دوره­ی پیش­دانشگاهی در کتاب زبان و ادبیات فارسی 1 و 2 (عمومی) با اشعار و متون کافی سر و کار دارند، پیشنهاد می­شود که کتاب ادبیات فارسی 2 تخصصی به جای پرداختن به متون نظم و نثر به مباحث نوینی اختصاص یابد؛ به عنوان نمونه می­توان بخش نقد ادبیِ کتاب ادبیات فارسی 1 تخصصی را که کاملاً جنبه­ی غیرکاربردی دارد، از این کتاب حذف کرد و کتاب ادبیات فارسی 2 تخصصی را به طور کامل به مبحث نقد ادبی (البته به صورت کاملاً کاربردی) اختصاص داد.  

 

گروه زبان و ادبیّات فارسی اداره کل آموزش و پرورش مازندران